سرود پاییز

  • ۲۲:۳۲

 

تو شعر زیبایی بودی که لایق خواندن بودی؛ شعری که کلماتش قند بودند و در دل آب می‌شدند. شعری بودی سروده شده در بهار، به رنگ بنفشه، با عطر شب‌بو.

من اما شعر سپیدی بودم که کسی قادر به خواندن نبود. سروده‌ی خزان، نوشته شده در دفتر شعری کهنه، رها شده در کشوی میزی خاک گرفته.

ما را چه به شما؟ مطلوب دل من.

۱ ۲ ۳ . . . ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ . . . ۲۱ ۲۲ ۲۳
نویسندگان
شمانویس‌های دوست‌داشتنی